یادمه نمی تونستم خط چشم بکشم و همیشه تابه تا میشدند. اون زمان خودم رو یک دختر یک بعدی می دیدم که سرو کارش فقط با علم و فرمول و کار با دستگاهه. گاهی غصه می خوردم که چرا برخی ظرافت های زنانه رو ندارم.
یه روز رفتم انواع خط چشم رو خریدم و اومدم خونه. با خودم گفتم اگر تو میتونی سخت ترین مسئله های کوانتوم رو حل کنی، اگر میتونی مقاله ای بنویسی که دو هفته ای یکی از بهترین مجله ها یک ضرب اکسپتش کنن، اگر میتونی روی کاشی و سرامیک لایه ی نانویی بشونی، اگر میتونی با کمک دوست عزیزت گرونترین و ریزترین فلز دنیا رو از انبوه عنصرهای دیگه در حد پی پی ام جدا کنی پس میتونی دو تا خط چشم عین هم پشت چشمات بکشی!
و این شد که من شدم یکی از بهترین خط چشم کِش های دنیا! :))جوری که با مداد با سایه و انواع قلم موها و با ماژیک خط چشم می کشم!
و حالا واقعا نیاز دارم که دوباره توی یک زمینه ی دیگه همینقدر ظرافت به خرج بدم.
پ.ن: BE CALM